طب مکمل وکانسرکودکان(3)
تهیه – تنظیم و جمع آوری : دکتر شاهین اردوبادی از اورمیه
سوال اکثر والدین کودکان سرطانی این بود، که آیا میتوانند پزشکان کودکانشان را از این جریان مطلع کنند و در مورد استفاده از درمانهای طبیعی و طب جایگزین با آنها صحبت کنند یا خیر؟ در میان بیمارانی که از درمانهای جایگزین استفاده میکردند، تنها 22 درصد از گروه کنترل در مقایسه با 53 درصد از گروه سرطانیها این مسئله را با پزشکان خود مطرح کردند.
براساس آماری که در دست داشتیم، خانواده کودکان در گروه کنترل که درآمدی کمتر از 20 هزار دلار داشتند و یا خانوادههایی که از نژاد سفید نبودند شانس کمتری برای طرح این موضوع با پزشکان خود پیدا میکردند.
فاکتورهای دیگر
تعداد والدینی که از درمانهای جایگزین برای دردهای مزمن خود استفاده میکردند بین دو گروه کنترل و گروه سرطانیها تفاوت چندانی نداشت، اما والدینی که خودشان از درمانهای جایگزین استفاده میکردند، استقبال بهتری از استفاده از این شیوههای درمانی برای کودکانشان داشتند.
73 درصد والدین در گروه سرطانیها و 92 درصد والدین در گروه کنترل از این شیوهها هم برای خود و هم برای کودکانشان بهره میبردند.
از میان والدین گروه کنترل، 32 درصد آنها معتقد بودند که اگر کودکانشان مبتلا به سرطان بودند، آنها نیز از درمانهای جایگزین برای درمان آنها استفاده میکردند، صرف نظر از اینکه سرطان کودکانشان با درمانهای متداول نیز درمان میشود.
شرح موضوع
این مطالعه در حقیقت کاربرد درمانهای جایگزین را در خانواده هایی که کودکانی مبتلا به سرطان دارند و جمعیتی از کودکان که برای مراقبتهای روزانه و یا درمان بیماریهای مختصر و سرپایی به کلینیک مراجعه کردند، بررسی و مقایسه میکند. دادهها نشان میدهد که استفاده از درمانهای جایگزین تنها محدود به کودکانی نیست که گرفتار بیماریهای سخت و ناعلاج هستند بلکه توسط افرادی که مبتلا به بیماریهای دیگری نیز هستند استفاده میشود.
ارائه تعریف واحدی از درمانهای جایگزین، کمی بحث برانگیز است. کلمه جایگزین، کلمهای گمراه کننده است، که دلالت بر استفاده از درمانیدارد که جایگزین درمانهای متداول و رایج میشود.
بسیاری از تکنیکهای درمانهای جایگزین ممکن است به عنوان بخشی از استانداردهای درمانی و طبی مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال، تکنیکهای آرامبخشی، تصویرسازی و خود هیپنوتیزمی خیلی اوقات توسط متخصصین تومورشناسی برای کمک کردن و کاهش پروسه درد در کودکان مبتلا به سرطان آموزش داده میشود.
اگر چه برخی از این درمانها در بیمارستانها استفاده میشود، جالب است بدانید که ماساژدرمانی و تکنیکهای آرامبخشی بیشتر در گروه کنترل کاربرد داشته تا در گروه سرطانیها.
اگرچه بسیاری از والدین در مورد چگونگی اثرات دعا و نیایش به عنوان یکی از شیوههای درمانهای جایگزین مشتاق بودند، ولی در این تحقیق، نیایش و دعا مورد مطالعه و بررسی قرار نگرفته؛ چرا که نیایشدرمانی تا کنون برای درمان بیماری خاصی به کار نرفته، ضمن آنکه تعداد کمی از پزشکان نیایش و دعادرمانی را برای درمان تجویز میکنند یا آن را به عنوان بخشی از درمانهای استاندارد میشناسند.
علت اصلی این است که مذهب و باورهای اعتقادی در دانشگاهها و مدرسههای عالی پزشکی تدریس نمیشود و از طرفی تدریس این دروس در رشتههای پزشکی شاید بیجا و نامناسب به نظر بیاید. با این وجود، پزشکان در تلاشاند تا قانون و قاعده حالات معنوی و نیایش و دعا را در امر شفا و درمان بیماریها در کنفرانس با حمایت انستیتو ملی سلامت بررسی و مطالعه کنند.
در این تحقیق، کاربردهای درمانهای جایگزین را درکنار درمانهای رایج بررسی کردیم. براساس تعریف، هیچ یک از موضوعات ما در استانداردهای درمانی رد نشد، اگر چه ارزشیابی این امر به طور رسمی صورت نگرفته است.
ما درمانهای جایگزین را شیوههایی تعریف میکنیم که توسط پزشکان برای بیمار تجویز نمیشود و یا جزو درمانهای متداول نیست.
نتایج تحقیق نشان داد به طورکلی 51 درصد از کودکان مراجعهکننده به کیلینک از درمانهای جایگزین استفاده میکردند، در حالی که در تحقیقی مشابه در سال 1994 در کانادا این آمار 11 درصد ذکر شده است. همین مسئله گویای کاربردیتر شدن درمانهای جایگزین (به استثنای نیایش و دعادرمانی، درمانهای خانگی و بیتجویز) و نهایتا توجه بیشتر متخصصان و پزشکان در این حوزه است. با حذف شیوههای درمانی ذکر شده و آنالیز دادهها این نتیجه به دست آمد که 39 درصد بیماران هنوز از درمانهای جایگزین استفاده میکنند و این میزان باز هم نسبت به تحقیقی که در کانادا صورت گرفته رقم بالاتر و قابل توجهی است.
در تحقیق انجام شده، تفاوتهایی بین استفاده از شیوههای درمانهای جایگزین با دیگر تحقیقها به چشم میخورد. به عنوان مثال بیماران کانادایی برای درمان علاقه بسیاری به استفاده از هومیوپاتی، ناتروپاتی و طب سوزنی داشتند و بیماران استرالیایی هیپنوتیزیم، تصویرسازی ذهنی و ریلکسیشن را به شیوههای درمانی دیگر ترجیح میدادند. در حالی که بیماران شرکتکننده در این تحقیق، اغلب نیایش و دعادرمانی، ماساژدرمانی، شفا بخشی روحی و معنوی و ریلکسیشن را به عنوان درمانهای جایگزین مفید و مورد علاقه خود برای درمان انتخاب میکردند و به ندرت تمایل به استفاده از طب سوزنی و یا هومیوپاتی داشتند. شفابخشی روحی و معنوی نیز اغلب توسط گروه سرطانی استفاده میشد که تنها درصد کوچکی از بیماران استرالیایی خواهان استفاده از آن بودند. وجود این تفاوتها و سلیقههای مختلف در انتخاب شیوههای درمانی قطعا به وجود تفاوتهای فرهنگی، قومی، نژادی و یا فاکتورهای دیگری که قبلا ذکر شد وابسته است.
http://www.rs272.com/